اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ خدایا باش براى ولى خود الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَعَلى ابآئِهِ، فى حضرت حجت فرزند امام حسن عسكرى درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در هذِهِ السَّاعَةِ، وَفى كُلِّ ساعَةٍ، وَلِیّاً وَحافِظاً، وَقآئِداً وَناصِراً، وَدَلیلاً این ساعت و در هر ساعت یار و مددكار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنما وَعَیْناً، حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً و دیده بان تا او را از روى میل و رغبت مردم در روى زمین سكونت دهى و بهره مندش سازى زمانى دراز
» دركتاب ( ( احقاق الحق ) ) ، قاضي نورالله شوشتري ، ج 8، ص 351 آمده است كه مهريه حضرت زهرا ( س ) زره علي بن ابيطالب ( معادل 500 درهم ) بوده است . مبلغ مذكور با محاسبه هر درهم 7000 ريال معادل 3500000 ريال مي شود كه حدود 7 سكه بهار آزادي و 17 مثقال طلا مي باشد. از نظر شرعي مهريه تخييري است و كمتر يا بيشتر ازمقدار فوق جايز مي باشد. البته توصيه شده است كه حتي الامكان از مهريه سنگين احتراز شود.
به نقل از سايت تبيان
» استفاده از انگشتر عقيق در صورتى كه حلقه آن طلا نباشد براى مردان جايز و به حسب رواياتى كه داريم ثواب نيز دارد و باعث زياد شدن ثواب و فضيلت نماز هم مى شود واز باب نمونه از امام صادق(ع) نقل شده كه هيچ دستى كه براى دعا به سوى خدا بالا مىرود محبوبتر از دستى كه در آن انگشتر عقيق باشد نيست، (وسائلالشيعه، ج 7، ص 144، باب 66) . ناگفته نماند علاوه بر انسان موجود است ديگر نيز تسبيحگوى خداوند هستند چنان كه در قرآن مجيد مىخوانيم {/Bوَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ{w10-16w}{I17:44I}/}، (اسراء، آيه 44) در اين ميان برخى موجودات قابليت تسبيح بيشترى دارند. از آن جمله سنگهاى عقيق و فيروزه به همين جهت همراه داشتن آنها در حقيقت همراهى ذكرگوى هميشگى با ماست و ثوابى نصيب ما مى شود.
«أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِى»طه (20)، آيه 14.؛ «نماز رابه ياد من به پاى داريد».
نماز تنها در شريعت اسلام تشريع نشده است؛ بلكه اين عبادت در اديان پيشين نيز به شكلهاى مختلفى وجود داشت. قرآن مجيد، آن را از وصاياى چند تن از پيامبرانپيامبران ياد شده عبارتاند از: اسماعيل، لقمان، موسى، عيسى و پيامبر اسلام. و امام صادقعليه السلام، آن را آخرين و مهمترين سفارشهاى پيامبران دانسته است.«اَحَبُّ الْاَعْمالِ اِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ الصَّلاةُ وَ هِىَ آخِرُ وَصايا الْاَنْبِياء»: كافى، ج 3. نماز ستون دين و مهمترين و با ارزشترين عبادتها است كه اگر در درگاه خداوند پذيرفته شود، عبادتهاى ديگر نيز قبول مى شود و اگر پذيرفته نشود، اعمال ديگر نيز ارزش نخواهد داشت. از اين رو ترك آن، از بزرگترين گناهان كبيره است. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «كسى كه به نماز اهميت ندهد و آن را سبك بشمارد، سزاوار عذاب آخرت است». نماز داراى آثار و بركاتى است؛ از جمله:
1. احياى ذكر خدا در فرد و جامعه (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِى)؛
2. كسب آرامش درونى (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)؛
3. بهترين عامل باز دارنده از فحشا و منكر (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ)؛
4. بهترين وسيله تقوا و پرهيزكارى (يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا... لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).
نماز يازده جزء واجب دارد:
دليل اينكه در دين مقدس اسلام عدد 7 هفتداراي اهميت است و در خيلي از امور جملهطواف كعبه صفا و مروه و غيره .... و همچنينعلت اينكه در فرهنگ ملي ما نيز به آناهميت داشته اند چيست؟.
» عدد شوط هاي طواف، هفت مرتبه است، مثل عدد رمي جمرات و سعي صفا و مروه، عدد زمين و آسمان نيز هفت است. تعداد روزها هفته نيز هفت است. يعني مجذور عمر انسان است و انسان به نيابت هر روز هفته يک شوط طواف (تولي) و يا يک سنگ به شيطان (تبري) و يک سعي ميان صفا و مروه (فرار از غير خدا به سوي خدا) دارد. پرسش شما تنها در عدد هفتاد خلاصه نمي شود، همين پرسش نسبت به اعداد 5 و 12 و 40 و هفتاد نيز مطرح است.
واقعيت اين است که اسرار و خواص اين اعداد به خوبي براي ما روشن نيست هر چند در مورد هر کدام احتمالاتي داده شده است ولي حقيقت آن را به درستي نمي دانيم. ممکن است چون عدد 7 در مورد برخي امور واقعي و تکويني مثل طبقات آسمان و زمين به کار رفته است، سعي شده در امور تشريعي نيز اين سنخيت و هماهنگي حفظ شود و به ويژه در فرهنگ ملي و آداب و سنن ملي مثل سفره هفت سين شايد اين احتمال قوي تر باشد.
عدد 12 ريشه قرآني و روايي دارد. حضرت موسي(ع) با زدن عصا به سنگ، 12 چشمه براي طوايف دوازده گانه بني اسرائيل جاري ساخت. حواريون حضرت عيسي(ع) نيز دوازده نفر بوده اند، جانشينان پيامبر گرامي اسلام(ص) نيز 12 نفرند و يا مثلا در مورد عدد 5، انبياء بزرگ و صاحب شريعت 5 تا است و يا اصحاب کساء 5 تن مي باشد.
در مورد عدد 40 شايد توجه به اين ويژگي باشد که «چهل» بار تکرار کاري موجب ريشه دار شدن و ملکه شدن آن در وجود انسان مي گردد مانند حديثي که از پيامبر گرامي اسلام(ص) رويات شده که مي فرمايد: ُمن اخلص لله اربعين يوما فجرالله ينابيع الحکمه من قلبه علي لسانه؛ هر کس چهل روز تنها براي خداوند متعال اخلاص ورزد، خداوند چشمه هاي حکمت را از قلب بر زبانش جاري مي سازد» (ميزان الحکمه، ج 4، ص 1930).
و نيز در حديثي ديگر مي فرمايد: «هر کس براي نفع امت من چهل حديث حفظ کند، خداوند او را در روز حساب فقيه و دانشمند بر مي انگيزد» (همان، ص 1931).
عدد 70 معمولا براي تکثير و فراواني و زيادي به کار مي رود. مثلا خداوند متعال درباره منافقين در آيه 80 سوره مبارکه توبه مي فرمايد: «ان تستغفرلهم سبعين مره فلن يغفر الله لهم؛ حتي اگر هفتاد بار براي آنها استغفار کني هرگز خداوند آنها را نمي آمرزد. اين گونه تعبير در واقع براي تأکيد مطلب است، يعني هر قدر براي آنها استغفار کني خداوند آنها را نمي آمرزد و منظور تعداد و شمارش نيست که معنا و مفهوم آيه اين باشد که اگر مثلا 71 بار استغفار کردي، خداوند آنها را مي آمرزد، درست مثل اين که کسي به ديگري مي گويد: اگر صد بار هم اصرار کني قبول نخواهم کرد، مفهوم اين سخن آن نيست که اگر 101 بار اصرار کني مي پذيرم بلکه منظور اين است که مطلقا و هرگز نخواهم پذيرفت.
» اعتقاد به امام مهدي موعود(عج) از آراي مسلم نزد مسلمانان است. همه مسلمين بر آنند كه مهدي(عج) كه همنام پيامبر اكرم(ص) است در آخرالزمان ظهور ميكند و دنيا را پر از عدل و داد ميكند.
دليل عقلي بر لزوم وجود حضرت مهدي(عج) و ظهور ايشان: از زمان رحلت پيامبر اسلام(ص) كه خاتم الانبياء است تا قيامت، آخرين دين، دين اسلام است. و تا زماني كه دنيا بر پا است، تكليف وجود دارد و مكلفان بايد طبق حجتهايي كه خداي متعال بر آنان قرار داده است، دستورات او را اطاعت كنند؛ از طرفي اين مكلفان بايد احكام خود را از امام و پيشوايي بگيرند كه معصوم(ع) باشد و زمين هيچوقت خالي از اين حجت معصوم نميباشد. پس آفرينش انسان مكلف بدون وجود انسان كامل معنا ندارد. چه اين كه امام علي(ع) نيز ميفرمايد: «زمين هيچگاه از حجت خالي نيست. حجت خدا يا ظاهر است و آشكارا و يا خائف است و پنهان؛ تا حجتها و برهانهاي خدا باطل نگردد.»(1)
از اين رو همواره بايد انسان كامل در زمين وجود داشته باشد و از آن جا كه شرايط جهان به جايي رسيد كه حاكمان و مردمان، حضور امام معصوم در جامعه را برنتافتند، تنها راه وجود انسان كامل در زمين و كشته نشدن وي، غيبت او بود. و با آماده شدن شرايط و انسانهاي منتظر، امام غايب ظهور خواهد نمود تا مردم را به كمال برساند.
استدلال بر ظهور امام زمان از قرآن كريم: در پارهاي از آيههاي قرآن بشارتهايي درباره آينده تاريخ و سرنوشت زمين داده شده است كه در تفسير، امامان معصوم(ع) آن زمان را زمان ظهور امام مهدي(عج) ميدانند. در برخي آيهها وعده تشكيل حكومت جهاني،(2) بسط دين اسلام و غلبه آن بر ديگر اديان(3)، زمامداري صالحان و شايستگان(4) داده شده است. اما در روايتهاي زيادي نيز بشارت به ظهور امام مهدي(عج) داده شده است كه به حدّ تواتر ميرسد. به طور كلي معتبرترين روايتها از عصر رسول خدا(ص) تا امام حسن عسكري(ع) درباره ظهور امام زمان(عج)، شرايط وعلايم آن و هنگامه تشكيل حكومت جهاني آن امام روايت شده است كه حتي در برخي كتابهاي نوشته شده در قرن اول و دوم هجري ضبط شده و موجود است. مثلاً كتاب مشيخه حسن بن محبوب(5) يا كتاب سليم بن قيس هلالي(6). اين روايتها قرن به قرن در كتابهاي دانشمندان بزرگ نقل شده تا به قرن حاضر رسيده است. مانند قرن 3 هجري: كتاب المهدي تأليف عيسي بن مهران مستعطف؛ قرن 4: ذكر القائم(ع) اثر ابن اخي طاهر(7)؛ قرن 5: كتاب الغيبة شيخ مفيد(8) و...
پينوشتها:
1. اصول كافي، ج 1، باب أن الأرض لاتخلو من حجة.
2. «وقاتلوهم حتي لاتكون فتنة ويكون الدين كلّه للّه؛ با كافران جهاد كنيد تا هيچ فتنهاي در زمين باقي نماند و آيين همه دين خدا گردد.» (سوره انفال، آيه 39)
3. «هوالذي أرسل رسوله بالهدي ودين الحق ليظهره علي الدين كلّه؛ اوست خدايي كه فرستادهاش را با دين حق به هدايت آفريدگان فرستاد تا بر همه اديان عالم برتري و غلبه دهد.» (سوره توبه، آيه 33)
4. «ولقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر أن الأرض يرثها عبادي الصالحون؛ همانا ما پس از تورات در زبور نوشتيم كه البته بندگان نيكوكار من زمين را به ارث ميبرند.» (سوره انبياء، آيه 105)
و نيز «وعدالله الذين آمنوا منكم وعملوا الصالحات ليستخلفنّهم في الارض؛ خدا وعده داده به كساني كه از شما نيكوكار شود در زمين خلافت دهد.» (سوره نور، آيه 55)
5. وفات: 224 هـ . ق.
6. وفات: 70 يا 90 هـ . ق.
7. وفات: 358 هـ . ق.
8. وفات: 413 هـ . ق.
تأثير نذر در برآورده شدن حاجات چهاندازه مي باشد. بهترين نذر کدام است.
» نذر نيز در کنار دعا مي تواند در رفع حوايج مؤثر باشد. در قرآن کريم ، سوره دهر، نقل شده است که اهل بيت (ع) براي رفع حاجتي که ظاهرا بيماري بوده است سه روز روزه گرفتند . اين نوع نذر مي تواند بسيار موثر و مفيد باشد. و نيز هر کاري که موجب خشنودي خداوند باشد از قبيل نماز، روزه، صدقه به فقرا براي نذر کردن خوب است.
» در مورد ازدواج استخاره كردم يكبارگفتند مناسب نيست و بعد از چند ماهدوباره استخاره كردم گفتند خوب است الاننمي دانم تكليفم چيست؟
» استخاره ؛ يعني ، طلب خير نمودن.
در رواياتي از اهل بيت ( ع ) رسيده است كه مردم ترغيب به استخاره شده اند. اين استخاره در شروع هر كار و تصميم و از خداوند طلب خير نمودن ، در حقيقت يك نوع دعاست كه بنده هنگام آغاز هر كاري آن را مي تواند انجام دهد .براي نمونه به روايت زير توجه كنيد : امام صادق ( ع ) فرمودند : زماني كه تصميم براي انجام كاري گرفتي با كسي مشورت ننما. تا اينكه با خداي خويش مشورت نمايي . پرسيدم : چگونه باپروردگار مشورت نمايم ؟ فرمود : صد مرتبه مي گويي »استخير الله« آن گاه بامردم مشورت نما، خداوند خير تو را بر زبان هر كسي كه بخواهد جاري خواهد ساخت،(بحارالانوار، ج 91، ص 253). اما آنچه كه امروز به عنوان استخاره مشهور است ، در حقيقت نوعي قرعه محسوب مي شود كه فردمتحير از آن بهره مي جويد .اين موضوع نيز در برخي از روايات (همانند روايت ج 91، ص 232 بحارالانوار) به صراحت مطرح شده است . البته اين نكته را بايد يادآور شد كه به نظر تمامي علماي دين و صاحب نظران ،استخاره از ادله شرعي نيست ؛ يعني ، عمل بر طبق آن هيچ الزام ديني ندارد.
بنابراين مخالفت با استخاره اشكال شرعي ندارد .خصوصا كه اغلب استخاره هاي مصطلحي كه مردم انجام مي دهند، به مورد و به جا نيست؛ زيرا تا عقل و خرد و مشورت با افراد ذي صلاح است ، نوبت به استخاره نمي رسد .توجه داشته باشيد كه:
» اگر پسري به دختري علاقه داشته باشد ولينتواند آن را به خانواده هايشان ابرازدارد و مهياي ازدواج نباشد و در صورت خبرکردن ممکن باشد او را از دست بدهد آيا ميتواند شخصا به دختر حرفش را بزند يااينکه منتظر بماند. و اصولا دوستي دختر وپسر در هر صورتي حتي در صورتي که رعايتنجابت و سنگيني را داشته باشد و اصولاسلامي را رعايت کنند حرام است؟
» معاشرت و صحبت با نامحرم در صورتي كه زن رعايت حجاب كامل بكند و آرايش هم نداشته باشد و مرد هم بيش از گردي صورت و دست ها تا مچ , آن هم بدون قصد لذت و شهوت نگاه نكند به اندازه ضرورت و در حد مسائل درسي و مانند آن اشكال ندارد اما بيشتر از آن مخصوصا" اگر همراه شوخي و خنده و امثال آن باشد حرام است و بودن زن و مرد نامحرم در مكان خلوتي كه كسي نمي تواند وارد شود حرام و نماز هم در آنجا باطل است .
پاسخ فوق از منظر فقهي بود و همان طور که مشاهده مي فرماييد وظيفه عملي تان با توجه به حدود شرعي بيان کرده است اما براي مزيد اطلاع تان نکاتي را به عرضتان مي رسانيم:
1. چه خوب است درباره علاقه يک طرفه پسر به دختر بيشتر دقت شود و ريشه هاي آن را بررسي کنيد که آيا ناشي از احساسات زودگذر و هيجانات دوره جواني است يا ناشي از تعقل و انديشه و براساس ملاک هاي صحيح عقلاني و مورد پسند عرف؟ که در صورت اول بايد آن را رها کرد. بنابراين توصيه مي شود قبل از آن که محبت کسي را به دل راه دهيد ملاک ها و معيارهاي صحيح براي زندگي مشترک آينده تان و در انتخاب همسرتان را بشناسيد و براساس آن معيارها به سراغ فردي مناسب و شايسته برويد.
چرا به ماه محرم , محرم الحرام مي گويند وچه اعمالي در اين ماه حرام است ؟
» محرم از جمله ماه هايي است كه در جاهليت قبل از اسلام جنگ و كشتار حرام بوده است و به همين جهت محرم الحرام ناميده شد. در اسلام هم نسبت به كساني از مشركين كه حرمت ماه هاي حرام را رعايت مي كرده اند به همين گونه بوده است و جنگ با آنان در اين ماه حرام بوده است . در غير مورد ياد شده و اضافه شدن ديه قتل در ماه هاي حرام - فرقي بين ماه محرم و ماه هاي ديگر نمي باشد., (بحار, 44, 483 - وسائل , 15, 70 و 39, 203 - فقه القرآن , 1, 336).
» آيا اين مطلب كه نظافت و ناخن گرفتن درشب مكروه است صحيح است ؟
» تا آن جا كه ما بررسي كرديم روايتي راجع به كراهت گرفتن ناخن در شب پيدا نكرديم و اما راجع به نظافت منزل در شب در روايتي از رسول خدا(ص ) وارد شده كه 20 چيز است كه موجب فقر مي شود از جمله نظافت كردن منزل در شب , (بحارالانوار, ج 73, ص 315).
» براى اين كه مصداق غرور براى ما روشن شود نياز هست «غرور» را تعريف كنيم. غرور به معنى فريب خوردگى است. كليد سعادت، بيدارى و تيزهوشى و بصيرت و منشأ شقاوت و بدبختى، غفلت و غرور است. شخص مغرور به هواى نفس و فريب شيطان دلخوش و راضى است و از واقعيت و حقيقت فاصله دارد. خداوند غرور را در ارتباط با دنيا و هواى نفس و شيطان مطرح مىنمايد كه مواظب باشيد، هوشيار باشيد، بيدار باشيد مبادا شيطان زندگى دنيا، آرزوهاى دور و دراز و هواى نفس شما را نفريبد!.
پس غرور نوعى جهل است؛ اگر اين جهل به علم و دانايى و يقين تبديل شود، خود به خود بساط غرور برچيده مى شود. مثلاً شخصى كه به زندگى دنيا فريفته شده و آن را نسبت به آخرت برگزيده، مغرور و فريفته دنيا شده اين شخص را بايد عالم و بيدار كرد كه دنيا زودگذر است و «هر چه نپايد دلبستگى را نشايد».
خداوند مى فرمايد:
» دختر زيبايي هستم، اما خواستگار كميدارم. از طرفي احساس ميكنم كه دخترانبدحجاب، در ازدواج موفقترند. لطفا مراراهنمايي كنيد؟
»
نداشتن خواستگار
يكم. دغدغه ازدواج در سنين جواني، براي دختران و پسران جوان امري طبيعي است؛ زيرا ازدواج يكي از مسائل اساسي زندگي است كه در دوره جواني اتفاق ميافتد. جوان نيز در اين دوره ـ علاوه بر مسئله ازدواج ـ با مسائل مهم ديگر مانند ادامه تحصيلات، اشتغال، مسكن و مسائل سياسي درگير است. مسئله تمام فكر و وقت انسان را مشغول ميكند و مانند ابري تيره، بر همه ابعاد زندگي او سايه ميافكند و آن را تحتالشعاع خود قرار ميدهد. البته اهميت اين مسئله نبايد موجب نگراني شديد جوان شود؛ به گونهاي كه دچار افت تحصيلي يا كاهش عملكرد فكري و اجتماعي او گردد و يا حتي در بعضي مواقع، از نظر رواني دچار مشكلات و بيماري شود.
آيا داماد با مادر خانم خودش محرم است ياخير؟ عروس با پدر شوهر خودش چطور؟ آيافردي که ازدواج مي کند با خواهر خانم يابرادرش شوهرش محرم است؟ چرا؟!
» اين مسأله يعني محرميت داماد با مادر زن و عروس با پدر شوهر، براساس صريح آيه 23 سوره نساء است که درباره محارم مي فرمايد: «حرمت عليکم... امهات نسائکم ... و حلائل ابناء کم الذين من اصلابکم و أن تجمعوا بين الاختين...» همان طور که در آيه 31 به عدم لزوم پوشش زينت از ديد پدر شوهر اشاره شده است فقهاء اسلام نيز در اين حکم اتفاق نظر دارند.
اما علت محرميت و عدم آن چيست؟!
محرميت نوعي حکم اعتباري است. البته مبتني بر مصلحت هايي که در جعل اين حکم نهفته است. يکي از آن مصالح ايجاد رابطه اي صميمي و درون قلبي ميان دو نفر که به سبب ايجاد چنين رابطه اي، عموما احتمال سوء نيت و يا خيانت از بين مي رود و از اين رو، دو نفر که با هم محرم هستند مي توانند موهاي سر و يا بدن هم را به شرط صحت نيت و عدم سوء ظن، ببينند.
» يك مسأله مبهمي كه هم اكنون در جامعهرايج است مسأله سحر و جادو جنبل است ميخواستم در اين مورد از شما اطلاعاتي رابخواهم و آيا اين موضوع واقعيت دارد كهبا سحر جادو جنبل ديگران ممكن است زندگيگروهي ديگر با اين سحر و جادو از همبپاشد شايعاتي از اين قبيل كه فردي بانوشتن دعا و سحر و انداختن آن به خانهديگران باعث از هم پاشيدن و يا بدبختكردن اهل يا فرد خاص از آن خانه مي شود ويا مي گويند با سحر و جادو بخت يك پسر يادختري را بسته اند آيا اين ها واقعيتدارند اگر واقعيت دارند پس نقش خداونددر تغيير احوال انسان چه مي شود؟
» احتمال اين امر كه كسى با سِحر مانع كار كسى شود، وجود دارد، ولى اين احتمال بسيار ضعيف بوده و بسيارى از موارد ادعا شده خرافه و پوچ است. ولى بزرگترين موانع اين مسأله چند چيز است:
الف) اعتقاد به اين مسأله كه كسى بخت مرا بسته و ازدواج صورت نخواهد گرفت؛ زيرا با اين پندار و پيشينه ذهنى شخص به گونهاى عمل خواهد كرد كه منجر به اختلاف شده و ازدواج صورت نپذيرد. در حقيقت، آدمى آن گونه عمل مى كند كه فكر مى كند؛
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
هیأت رهروان
بصیر حسینی
آبینه و
آدرس
abnieh313.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.